![]() |
![]() |
![]() |
حقه چیست
حقه تحریفی از واقعیت است ، به عبارت دیگر ، حقه یعنی جلوگیری از نمایان شدن واقعیت و ارائه تصویری جز آنچه که واقعا اتفاق افتاده در اذهان فرد یا عموم مقابل می باشد.
در تداول عوام فارسی زبانان ، گربز. محیل . مکار. به معنی حقه باز. رجوع به حقه باز و حقه بازی و حقه خوردن و حقه زدن شود. || حقه ی ناف ؛ گو ناف . || بلا و سختی . || زن . (منتهی الارب ). || حقه ی بی مغز؛ صاحب برهان گوید: کنایه از مرده دل بودن و اهل نبودن و نااهل و خلل بهم رساننده باشد.

اشعاری درباره حقه
قضا به بلعجبی تاکیت نماید لعب
بهفت مهره ی زرین و حقه ی مینا.
خاقانی .
|| قسمی قلیان نی پیچ :
کشیدی حقه و در آتش غم سوختی ما را
مباد از آتش دودش خط آرد روی چون ماهت .
؟
|| ظرفی غالباً خرد و مدور با دری جدا که بر آن استوار کنند و بیشتر از چوب یا عاج که در آن الماس و لعل و مروارید یا داروها و معاجین غالیه و یا عطرهای کمیاب نهند. ج ، حُق . (مهذب الاسماء). حقوق . حَقَق . (از مهذب الاسماء). احقاق . حقاق . درج . علبه . قوطی . قطی . پیرایه دان . تامور. تامورة :
آن حقه ی جواهر یاقوت رنگ نار
چون مجمری و لعل شده حشو مجمرش .
دقایقی مروزی .
به خایه نمک درپراکند زود
به حقه درآکند بر سان دود
هم اندر زمان حقه را مهر کرد
بیامد خروشان و رخساره زرد
چو آمد بنزدیک تخت بلند
همان حقه بنهاد با مهر و بند...
نبشته بر آن حقه تاریخ آن
پدیدار کرده پی و بیخ آن .
فردوسی .
یکی حقه بد نزد گنجورشاه
سزد گر که خواهد کنون پیشگاه .
فردوسی .
بیاورد پس حقه گنجور اوی
سپرد آنکه بستد بدستور اوی .
فردوسی .
بیاوردمش افسر زرنگار
یکی حقه ی پرگوهر شاهوار.
فردوسی .
وآن نار بکردار یکی حقه ی ساده
بیجاده همه رنگ بدان حقه بداده
لختی گهر سرخ در آن حقه نهاده ...
منوچهری .
همی سازند تاج فرق نرگس
بزرین حقه و لولوی مکنون .
ناصرخسرو.
فاش چند راز مهم شعبده بازی
۶ راز حقه های عجیب شعبده بازی
حتما ببینید تا راز حقه های شعبده بازی را بدانید
تهیه شده توسط تیم حقه دات آی آر
یه عالمه برنامه فال و طالع بینی🌬 رو داخل موبایلت📲 داشته باش 🚀
✅ با این کانال دیگه برای فال و طالع بینی و سرکتاب و اینها دنبال جایی نمیکردی 👇 رایگان هم هست ها💅 | ||||||
![]() تلگرام |
![]() سروش |
![]() روبیکا |
![]() آی گپ |
![]() ایتا |
![]() بله |
![]() فال قهوه |
![]() طالع بینی ازدواج |
![]() کف بینی آنلاین |